معنی نَادَى
نَادَى
صدا زدن، باشگاه، باشگاه رفتن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با نَادَى
حَاكَى
حَاكَى
تَقلِید کَردَن، گرامافُون، شَبیه سازی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَاعَى
رَاعَى
مُراقِبَت کَردَن، او مُراقِبَت کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
رَاضَى
رَاضَى
آرام کَردَن، راضی اَست
دیکشنری عربی به فارسی
جَازَى
جَازَى
جایِزِه دادَن، پاداش، تَلافی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
عَادَة
عَادَة
عادّی بودَن، مَعمولاً
دیکشنری عربی به فارسی
سَاوَى
سَاوَى
هَموار کَردَن، بَرابَر، هَمسَطح کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
قَاضَى
قَاضَى
دادگاه کَردَن، یِک قاضی، تَعقِیب قانونی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
نَادِم
نَادِم
غَمگین، پَشیمان
دیکشنری عربی به فارسی
نَادِر
نَادِر
کَمیاب، نادِر، نایاب
دیکشنری عربی به فارسی