معنی نَابِض
نَابِض
تپنده، بهار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با نَابِض
حَامِض
حَامِض
تَلخ، تُرش، زَهرآگین، اَسیدی
دیکشنری عربی به فارسی
رَافِض
رَافِض
مُخالِف، رَد کَردَن، رَد کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
رَابِع
رَابِع
چَهارُم
دیکشنری عربی به فارسی
رَابِط
رَابِط
اِتِّصال دَهَندِه، پِیوَند
دیکشنری عربی به فارسی
ذَابِل
ذَابِل
پَژمُردِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَابِع
تَابِع
وابَستِه، اِدامِه داد، شاگِرد، زیر دَست
دیکشنری عربی به فارسی
ثَابِت
ثَابِت
ثابِت قَدَم، ثابِت شُدِه اَست، ثابِت، مُحکَم، پایدار
دیکشنری عربی به فارسی
عَارِض
عَارِض
اِتِّفاقی، مُناقِصِه گُزار
دیکشنری عربی به فارسی
عَابِس
عَابِس
گِلِه مَند، تَرسناک
دیکشنری عربی به فارسی