جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مرفوض

مرفوض

مرفوض
نعت مفعولی از رفض. متروک مانده شده از هر چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به رفض شود، ابل مرفوض، شتران به چراگذاشته شده. (منتهی الارب) ، پرتاب شده و افکنده شده و مرمی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مرفوع

مرفوع
در نحو عربی، ویژگی کلمه ای که آخر آن حرکت ضمه داشته باشد، در علم عروض ویژگی پایه ای که در آن مستفعلن به فاعلن تغییر یافته باشد، ازبین رفته، رفع شده، بلند شده، بالابرده شده
مرفوع
فرهنگ فارسی عمید

مرفوع

مرفوع
رفع شده، برداشته شده، کلمه عربی که آخر آن حرکت ضمه داشته باشد
مرفوع
فرهنگ فارسی معین