معنی مُؤتَمَر
مُؤتَمَر
مراسم، کنفرانس
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُؤتَمَر
مُبتَكَر
مُبتَكَر
نُوآوَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُجتَمَع
مُجتَمَع
جامِعِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُختَصَر
مُختَصَر
مُختَصَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُختَبَر
مُختَبَر
آزمایِشگاه
دیکشنری عربی به فارسی
مُحتَمَل
مُحتَمَل
اِحتِمالی، مُمکِن اَست، مُحتَمِل
دیکشنری عربی به فارسی
مُعتَمَد
مُعتَمَد
مُعتَبَر، تَصوِیب شُد
دیکشنری عربی به فارسی