معنی مُؤَقَّت
مُؤَقَّت
موقّتی، موقّت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُؤَقَّت
مُثَقَّف
مُثَقَّف
دانِشمَندانِه، فَرهیختِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَقَّق
مُحَقَّق
بَرآوُردِه شُدِه، مُحَقَّق
دیکشنری عربی به فارسی
مُرَقَّع
مُرَقَّع
وَصلِه خُوردِه، وَصلِه شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَقَّد
مُعَقَّد
پیچیدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُنَقَّط
مُنَقَّط
خال دار، نُقطِه چین، خال خال
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَهَّل
مُؤَهَّل
صَلاحیَّت دار، واجِدِ شَرایِط
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَكَّد
مُؤَكَّد
تَاییدشُدِه، مُعَیَّن، تَاکید شُدِه، مُستَنَد
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَقَّتًا
مُؤَقَّتًا
مُوَقَّتی، بِه طُورِ مُوَقَّت
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَسَّس
مُؤَسَّس
مُستَقِرّ، لیبِرالیسم
دیکشنری عربی به فارسی