معنی مُؤَسَّس
مُؤَسَّس
مستقرّ، لیبرالیسم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُؤَسَّس
مُبَسَّط
مُبَسَّط
سادِه شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَسَّن
مُحَسَّن
بِهبود یافتِه، تَقوِیت شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُقَدَّس
مُقَدَّس
مُقَدَّس
دیکشنری عربی به فارسی
مُغَرَّس
مُغَرَّس
کاشتِه شُدِه، کاشتِه شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مُنَسَّق
مُنَسَّق
هَماهَنگ، هَماهَنگ کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُمَسَّك
مُمَسَّك
قابِلِ لَمس، دَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَهَّل
مُؤَهَّل
صَلاحیَّت دار، واجِدِ شَرایِط
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَكَّد
مُؤَكَّد
تَاییدشُدِه، مُعَیَّن، تَاکید شُدِه، مُستَنَد
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَقَّت
مُؤَقَّت
مُوَقَّتی، مُوَقَّت
دیکشنری عربی به فارسی