جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مُنحَاز

منحاز

منحاز
هاون از تازی گرفته شده هاونی یکی از تخته های کشتی (کشتی رانی) یکی از تخته های اساسی کشتی و آن همان عطفه است لیکن در حالتی که دهانه آن تنگتر از دو لنگه شده (سواحل خلیج فارس) (اصطلاحات کشتی. سدید السلطنه. فاز. 4- 1: 11 ص 145)
فرهنگ لغت هوشیار

منحاز

منحاز
سیرکوب. ج، مناحیز. (مهذب الاسماء). هاون و دستۀ او. (دهار). هاون. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- امثال:
دقک بالمنحاز حب الفلفل، این مثل را در الحاح بر بخیل و در تذلیل و حمل بر آن آرند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا