معنی مُنَظَّمَة
مُنَظَّمَة
سازمان، سازماندهی شده است
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُنَظَّمَة
مُنَظَّم
مُنَظَّم
تَرتِیب دار، سازِمان دَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی