ترجمه مُمتَد به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُمتَد
ممتاد
- ممتاد
- دهنده عطا. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). مستعطی. بخشنده. (از اقرب الموارد) ، خواهندۀ عطا. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). مستعطی. عطاخواه. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا