مُقَزِّز مُقَزِّز نَفرَت آوَر، ناخالِص، تَنَفُّرآوَر، نِفرَت اَنگیز، تَهَوُّع آوَر دیکشنری عربی به فارسی
متقزز متقزز نیک پاک از آلایش و از ریم و چرک. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تقزز شود لغت نامه دهخدا