معنی مُعَتَمَد
مُعَتَمَد
گواهی شده، تصویب شد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُعَتَمَد
مُعتَمَد
مُعتَمَد
مُعتَبَر، تَصوِیب شُد
دیکشنری عربی به فارسی