معنی مُعَامَلَة
مُعَامَلَة
معامله، درمان
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُعَامَلَة
مُعَادَلَة
مُعَادَلَة
بَررَسی مُجَدَّد، مُعادِلِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُحَاوَلَة
مُحَاوَلَة
تَلاش
دیکشنری عربی به فارسی
مَعَادَلَة
مَعَادَلَة
مُعادِلِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَارَضَة
مُعَارَضَة
مُخالِفَت
دیکشنری عربی به فارسی
مُزَامَنَة
مُزَامَنَة
هَمگام سازی
دیکشنری عربی به فارسی
مُقَابَلَة
مُقَابَلَة
مُقابَلِه، مُصاحِبِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُغَامَرَة
مُغَامَرَة
ماجَراجویی
دیکشنری عربی به فارسی
مُمَاثَلَة
مُمَاثَلَة
مُعادِلِگی، مُشَابِه، شَباهَت
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَامَرَة
مُؤَامَرَة
تَوطِئَه، طَرح
دیکشنری عربی به فارسی