معنی مُعَادٍ
مُعَادٍ
ضد، خصمانه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُعَادٍ
مُحَاكٍ
مُحَاكٍ
تَقلِیدی، شَبیه سازی شُدِه، شَبیه ساز
دیکشنری عربی به فارسی
مُرَاعٍ
مُرَاعٍ
بامُلاحِظه، قابِلِ تَوَجُّه
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَادِي
مُعَادِي
مُخالِف، خَصمانِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَادِل
مُعَادِل
مُعادِل
دیکشنری عربی به فارسی
مُعتَدٍ
مُعتَدٍ
مُتَجاوِز
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَاتٍ
مُؤَاتٍ
مَطلوب
دیکشنری عربی به فارسی
مُوَالٍ
مُوَالٍ
وَفادار
دیکشنری عربی به فارسی
مُوَاتٍ
مُوَاتٍ
خُوشایَند، مَطلوب
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَاق
مُعَاق
فَلَج کُنَندِه، مَعلول
دیکشنری عربی به فارسی