ترجمه مُصلَح به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُصلَح
منصلح
- منصلح
- اصلاح شونده. توضیح مرحوم بهار نوشته: (چنین استعمالی در عرب و عجم بنظر حقیر نرسید و در کتب معتبر لغت نیافتم) (سبک شناسی 74: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
مصلطح
- مصلطح
- پهن و فراخ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مصلفح
- مصلفح
- سرپهن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مصلح
- مصلح
- اصلاح کننده، به صلاح آورنده، نیکو کننده، آشتی دهنده، شایسته، نیکوکار
فرهنگ فارسی عمید