معنی مُستَطلِع
مُستَطلِع
نقشه بردار، پرسشگر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُستَطلِع
مُستَمتِع
مُستَمتِع
سَرگَرم، سَرگَرم شُدِه، جالِب
دیکشنری عربی به فارسی
مُستَمِع
مُستَمِع
شَنَوَنده
دیکشنری عربی به فارسی