معنی مُرَاعٍ
مُرَاعٍ
باملاحظه، قابل توجّه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُرَاعٍ
مُحَاكٍ
مُحَاكٍ
تَقلِیدی، شَبیه سازی شُدِه، شَبیه ساز
دیکشنری عربی به فارسی
مُعَادٍ
مُعَادٍ
ضِد، خَصمانِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُؤَاتٍ
مُؤَاتٍ
مَطلوب
دیکشنری عربی به فارسی
مُوَالٍ
مُوَالٍ
وَفادار
دیکشنری عربی به فارسی
مُوَاتٍ
مُوَاتٍ
خُوشایَند، مَطلوب
دیکشنری عربی به فارسی
رَاعٍ
رَاعٍ
گِلِه داری کَردَن، چُوپَان
دیکشنری عربی به فارسی