جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مُخَالف

متخالف

متخالف
مقابل و روبرو و مغایر وناموافق. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). عماد متخالف الابعاد، ستونهائی که فاصله شان با یکدیگر مختلف باشد. (از فرهنگ جانسون) ، با همدیگر خلاف کننده. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تخالف شود
لغت نامه دهخدا

مخالف

مخالف
خلاف کننده، مقابلِ موافق، ناسازگار، دشمن، مخاصم
گوناگون، رنگ به رنگ برای مِثال ز لاله های مخالف میانْش چون فرخار / ز سروهای مرادف کرانش چون کشمر (فرخی - ۱۲۹)
مخالف
فرهنگ فارسی عمید