معنی مُتَّهِم
مُتَّهِم
متّهم کننده، متّهم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَّهِم
مُتَّهَم
مُتَّهَم
مُتَّهَم
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَّفِق
مُتَّفِق
اِتِّفاق نَظَر، مُوافَقَت کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَّصِل
مُتَّصِل
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَّسِق
مُتَّسِق
مُنسَجِم، سازِگار
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَّحِد
مُتَّحِد
مُتَّحِد
دیکشنری عربی به فارسی