معنی مُتَّفِق
مُتَّفِق
اتّفاق نظر، موافقت کرد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَّفِق
مُتَّسِق
مُتَّسِق
مُنسَجِم، سازِگار
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَّهِم
مُتَّهِم
مُتَّهَم کُنَندِه، مُتَّهَم
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَّصِل
مُتَّصِل
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَّحِد
مُتَّحِد
مُتَّحِد
دیکشنری عربی به فارسی