معنی مُتَنَوِّع
مُتَنَوِّع
گونه، متنوّع
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَنَوِّع
مُتَطَوِّع
مُتَطَوِّع
داوُطَلَب
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَنَوِّر
مُتَنَوِّر
آگاه، رُوشَن فِکر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَقَطِّع
مُتَقَطِّع
دَندانِه دار، مُتِناوِب
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَوِّق
مُتَفَوِّق
سِتارِه داغ، بَرتَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَصَنِّع
مُتَصَنِّع
چاپلوس، پِرِستیژ
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَحَوِّل
مُتَحَوِّل
جَهش یافتِه، مُتِغَیِّر، تَبدیل شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَجَوِّل
مُتَجَوِّل
گُذَراندَن، سَرگَردان، پَرسَه زَن
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَبَرِّع
مُتَبَرِّع
اِهداکُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَأَوِّه
مُتَأَوِّه
نالِه کُنَندِه، او نالِه کَرد
دیکشنری عربی به فارسی