معنی مُتَفَاجِئ
مُتَفَاجِئ
متحیّر، تعجّب کرد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَفَاجِئ
مُتَفَجِّئ
مُتَفَجِّئ
مُتِناوِب، تَعَجُّب کَرد، شِکَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَائِل
مُتَفَائِل
خُوشبین، خُوش بینانِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَاوِت
مُتَفَاوِت
مُتِفاوِت، ناهَموار، مُختَلِف
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَانِي
مُتَفَانِي
خِدماتی، اِختِصاص دادِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَاقِم
مُتَفَاقِم
وَخیم تَر، تَشدِید شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَاخِر
مُتَفَاخِر
مُتِکَبِّر، اِفتِخار، خُودخوٰاهانِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَرَاجِم
مُتَرَاجِم
اِنتِقام جو، مُتَرجِم
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَرَاجِع
مُتَرَاجِع
نیمِه دِل، پَس گِرِفتِه شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مُفَاجِئ
مُفَاجِئ
غافِل گیر کُنَندِه، ناگَهانی، شِگِفت اَنگیز، هِندِسِه
دیکشنری عربی به فارسی