معنی مُتَطَفِّل
مُتَطَفِّل
آویزان، سرزده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَطَفِّل
مُتَكَمِّل
مُتَكَمِّل
بی نَقص، مُکَمِّل
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَعَجِّل
مُتَعَجِّل
بی پَروا، عَجولانِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَوِّع
مُتَطَوِّع
داوُطَلَب
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَلِّب
مُتَطَلِّب
وَسواسی، مُطالِبِه گَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَرِّف
مُتَطَرِّف
مُتِعَصِّب، اِفراطی
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَرَفِّق
مُتَرَفِّق
مَتین، خِیریِّه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَذَلِّل
مُتَذَلِّل
تَوَاضُع کُنَندِه، سَنگ زَنی
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَدَخِّل
مُتَدَخِّل
مُداخِلِه گَر، مُزاحِم
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَحَوِّل
مُتَحَوِّل
جَهش یافتِه، مُتِغَیِّر، تَبدیل شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی