معنی مُتَطَرِّف
مُتَطَرِّف
متعصّب، افراطی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَطَرِّف
مُتَكَيِّف
مُتَكَيِّف
سازِگار
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَكَرِّر
مُتَكَرِّر
تِکرَاری، مُکَرَّر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَرِّق
مُتَفَرِّق
واگَرا، پَراکَندِه، مُتِفَرِّق
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَرِّد
مُتَفَرِّد
خُود رأی، مُنحَصِر بِه فَرد
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَوِّع
مُتَطَوِّع
داوُطَلَب
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَلِّب
مُتَطَلِّب
وَسواسی، مُطالِبِه گَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَفِّل
مُتَطَفِّل
آویزان، سَرزَدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَحَرِّك
مُتَحَرِّك
مُتِحَرِّک، مُوبَایِل
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَجَرِّح
مُتَجَرِّح
آسیب دیدِه، صَدَمِه دیدِه
دیکشنری عربی به فارسی