معنی مُتَضَادّ
مُتَضَادّ
ناقض، مقابل
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَضَادّ
مُتَمَادٍ
مُتَمَادٍ
اَفزایَندِه، تَمدِید شُد
دیکشنری عربی به فارسی