معنی مُتَسَاوِي
مُتَسَاوِي
برابر
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَسَاوِي
مُتَفَاوِت
مُتَفَاوِت
مُتِفاوِت، ناهَموار، مُختَلِف
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَفَانِي
مُتَفَانِي
خِدماتی، اِختِصاص دادِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَعَاوِن
مُتَعَاوِن
هَمکاری کُنَندِه، دَر حالِ هَمکاری
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَسَاهِل
مُتَسَاهِل
تَعَلُّل کُنَندِه، سَهل گیر، مُداراگَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَسَابِق
مُتَسَابِق
رَقیب، مُسابِقِه دَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَجَاوِز
مُتَجَاوِز
مُتَجاوِز، مُتِعالی
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَجَافِي
مُتَجَافِي
دور اَز دیگَران، کیت
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَسَاوٍ
مُتَسَاوٍ
یِکنَواخت، بَرابَر، یِکسان
دیکشنری عربی به فارسی