معنی مُتَرَقِّب
مُتَرَقِّب
پیش بینی کننده، پیش بینی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَرَقِّب
مُتَقَلِّب
مُتَقَلِّب
آشُفتِه، فَرّار، هَوَسباز، تَغییری، دَمدَمی
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَعَصِّب
مُتَعَصِّب
تَعَصُّب آمیز، مُتِعَصِّب، لَجباز
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَعَجِّب
مُتَعَجِّب
شِگِفت زَدِه، تَعَجُّب مِی کُند
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَلِّب
مُتَطَلِّب
وَسواسی، مُطالِبِه گَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَصَبِّب
مُتَصَبِّب
عَرَق ریزان، مُتِوَرِّم
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَشَعِّب
مُتَشَعِّب
شاخِه دار، چَنگال شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَرَفِّق
مُتَرَفِّق
مَتین، خِیریِّه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَرَدِّد
مُتَرَدِّد
شَخص مُرَدَّد، مُرَدَّد، لَرزان
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَحَجِّب
مُتَحَجِّب
خِجالَت زَدِه، مُحَجَّبِه
دیکشنری عربی به فارسی