معنی مُتَأَوِّه
مُتَأَوِّه
ناله کننده، او ناله کرد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُتَأَوِّه
مُتَفَوِّق
مُتَفَوِّق
سِتارِه داغ، بَرتَر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَطَوِّع
مُتَطَوِّع
داوُطَلَب
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَحَوِّل
مُتَحَوِّل
جَهش یافتِه، مُتِغَیِّر، تَبدیل شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَجَوِّل
مُتَجَوِّل
گُذَراندَن، سَرگَردان، پَرسَه زَن
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَأَمِّل
مُتَأَمِّل
مُتِفَکِّر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَأَلِّق
مُتَأَلِّق
دِرَخشان
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَأَكِّد
مُتَأَكِّد
مُطمَئِن
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَأَخِّر
مُتَأَخِّر
دیرآمَد، دیر
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَأَثِّر
مُتَأَثِّر
مُتِأَثِّر، تَحتِ تَاثیر قَرار گِرِفتِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی