معنی مُبَهرَج
مُبَهرَج
زرگر، پر زرق و برق
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مُبَهرَج
مُبَارَك
مُبَارَك
خُوش یُمن، تَبرِیک، تَبرِیک گویَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُبَارَز
مُبَارَز
بی دِقَّت، دارت
دیکشنری عربی به فارسی