معنی مَنهَار
مَنهَار
فروریخته، فرو ریخت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَنهَار
مَكَّار
مَكَّار
مَکّار، حیلِه گَری، فَریب کار، حیلِه گَر
دیکشنری عربی به فارسی
مَقدَار
مَقدَار
مِقدار
دیکشنری عربی به فارسی
مَختَار
مَختَار
اِنتِخاب شُدِه، اِنتِخاب شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
يَنهَارُ
يَنهَارُ
بَرف سَنگی شُدَن، او فُرو مِی ریزَد
دیکشنری عربی به فارسی
مَنظَر
مَنظَر
مَنظَر طَبیعی، مُشاهِدِه کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
مَظهَر
مَظهَر
ظاهِر
دیکشنری عربی به فارسی
مَطهَر
مَطهَر
بَرزَخ، ضِدِّ عُفونی کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی