معنی مَنحَنِيّ
مَنحَنِيّ
دارای انحنا، منحنی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَنحَنِيّ
مَنحَنِي
مَنحَنِي
خَمیدِه، مُنحَنی
دیکشنری عربی به فارسی
مَدَنِيّ
مَدَنِيّ
مَدَنی، غِیرِ نِظَامی
دیکشنری عربی به فارسی
مُنحَنِي
مُنحَنِي
پیچ دَرپیچ، مُنحَنی
دیکشنری عربی به فارسی
مَحنِيّ
مَحنِيّ
مُنحَنی، خَم شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی