معنی مَلَكِي
مَلَكِي
شاهانه، سلطنتی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَلَكِي
مَلَكِيّ
مَلَكِيّ
فِرِشتِه وار، سَلطَنَتی، شَاهانِه، مُجَلَّل
دیکشنری عربی به فارسی
مَلِكِيّ
مَلِكِيّ
مَلَکِه خوَاه، سَلطَنَتی، شَاهانِه
دیکشنری عربی به فارسی
فَلَكِيّ
فَلَكِيّ
فیزیک دان نُجومی، نُجومی، سِتارِه شِناسی
دیکشنری عربی به فارسی
مَلوِي
مَلوِي
کَج، آچار
دیکشنری عربی به فارسی
مَلَكَ
مَلَكَ
مالِک بودَن، پادِشاه، دارا بودَن
دیکشنری عربی به فارسی