معنی مَكتُوم
مَكتُوم
خنک کننده، خفه شده، خفه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَكتُوم
مَكرُوم
مَكرُوم
پاداش دَهَندِه، مُفتَخِر شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مَكتُوب
مَكتُوب
نِوِشتِه شُدِه، نِوِشتِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَختُوم
مَختُوم
مُهر و موم شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَهزُوم
مَهزُوم
شِکَست خُوردِه، شِکَست خُورد
دیکشنری عربی به فارسی
مَنظُوم
مَنظُوم
ماژولار، سازماندِهی شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَلمُوم
مَلمُوم
قابِلِ سَرزَنِش، سَرزَنِش کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَكمُول
مَكمُول
مُکَمِّل، بَرگُزار شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مَكفُول
مَكفُول
ضِمانَت شُدِه، تَضمین شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَكشُوف
مَكشُوف
آشِکار، باز کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی