معنی مَعدِيَّة
مَعدِيَّة
واگیرداری، مسری
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَعدِيَّة
دَعمِيَّة
دَعمِيَّة
پُشتیبانی گَری، پُشتیبانی کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
مَائِيَّة
مَائِيَّة
آبَکی بودَن، آبَکی
دیکشنری عربی به فارسی
مَالِيَّة
مَالِيَّة
مالیاتی، اُمور مالی
دیکشنری عربی به فارسی
فَردِيَّة
فَردِيَّة
فَردِیَت، فَردی
دیکشنری عربی به فارسی
وَردِيَّة
وَردِيَّة
صورَتی
دیکشنری عربی به فارسی
مَعِيشَة
مَعِيشَة
مَعیشَت، یِک زِندِگی
دیکشنری عربی به فارسی