معنی مَسكَن
مَسكَن
خوٰابگاه، اقامتگاه، مسکن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَسكَن
مَكوَن
مَكوَن
مادِّه اَصلی، جُزء
دیکشنری عربی به فارسی
مَكَان
مَكَان
مَکان، مَحَل
دیکشنری عربی به فارسی
مَخزَن
مَخزَن
مَخزَن، فُروشگاه
دیکشنری عربی به فارسی
مَحزَن
مَحزَن
قابِل تَأسُف، غَمگین
دیکشنری عربی به فارسی
حَسَن
حَسَن
خُوش فُرم، خوب
دیکشنری عربی به فارسی