معنی مَرفُوع
مَرفُوع
مرفوع، مطرح شد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَرفُوع
مَرفُوف
مَرفُوف
پَرِّه دار، مَطرَح شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مَوقُوع
مَوقُوع
اِمضا شُدِه، اِمضا کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
مَكفُول
مَكفُول
ضِمانَت شُدِه، تَضمین شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَقفُول
مَقفُول
قُفل شُدِه، گِرِفتِگی
دیکشنری عربی به فارسی
مَفرُود
مَفرُود
آهار، قَطع شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَفجُوع
مَفجُوع
دِل شِکَستِه، مُضطَرِب
دیکشنری عربی به فارسی
مَغفُور
مَغفُور
قابِلِ بَخشش، بَخشیدِه شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مَصفُوف
مَصفُوف
خَط دار، کُلاهبَرداری
دیکشنری عربی به فارسی
مَجمُوع
مَجمُوع
تَرکیب شُدِه، کُل
دیکشنری عربی به فارسی