معنی مَرسُوم
مَرسُوم
حکم، فرمان
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَرسُوم
مَقسُوم
مَقسُوم
تَقسیم شُدِه، تَقسیم کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
مَهسُوس
مَهسُوس
فِشُردِه، تَصاحُب شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَهزُوم
مَهزُوم
شِکَست خُوردِه، شِکَست خُورد
دیکشنری عربی به فارسی
مَنظُوم
مَنظُوم
ماژولار، سازماندِهی شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَلمُوم
مَلمُوم
قابِلِ سَرزَنِش، سَرزَنِش کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَكسُور
مَكسُور
شِکَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَكرُوم
مَكرُوم
پاداش دَهَندِه، مُفتَخِر شُد
دیکشنری عربی به فارسی
مَكتُوم
مَكتُوم
خُنَک کُنَندِه، خَفِه شُدِه، خَفِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَفهُوم
مَفهُوم
قابِلِ دَرک، مَفهوم
دیکشنری عربی به فارسی