معنی مَرِح
مَرِح
شاداب، شاد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَرِح
مَرِن
مَرِن
قابِلِ اِنعِطاف
دیکشنری عربی به فارسی
فَرِح
فَرِح
شاد، شادی، هَیَجان زَدِه، شادی بَخش، سُرخوش، خوشدِل، شادی اَنگیز
دیکشنری عربی به فارسی