معنی مَذوُوب
مَذوُوب
دارای شاخ، ذوب شد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَذوُوب
مَوهُوب
مَوهُوب
بااِستِعداد
دیکشنری عربی به فارسی
مَلوُوث
مَلوُوث
بینی گِرِفتِه، آلودِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَكتُوب
مَكتُوب
نِوِشتِه شُدِه، نِوِشتِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَطلُوب
مَطلُوب
مُورِدِ عَلاقِه، مُورِدِ نِیَاز اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَخرُوب
مَخرُوب
خَرَاب، ویران شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَحسُوب
مَحسُوب
مُحاسِبِه شُدِه، مُحاسِبِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَحجُوب
مَحجُوب
مَخفی، مَسدود شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَحبُوب
مَحبُوب
عَزیز، دوست داشتَنی، مَحبوب، مَحَبَّت اَنگیز
دیکشنری عربی به فارسی
مَرغُوب
مَرغُوب
مَطلوب
دیکشنری عربی به فارسی