معنی مَحزُون
مَحزُون
قابل سرزنش، غمگین
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَحزُون
مَخزُون
مَخزُون
مُوجودی، سَهام
دیکشنری عربی به فارسی
مَهزُوم
مَهزُوم
شِکَست خُوردِه، شِکَست خُورد
دیکشنری عربی به فارسی
مَلعُون
مَلعُون
مَلعون، نِفرین شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَعزُول
مَعزُول
مُنعَزِل، جُدا شُدِه، مُجَزّا
دیکشنری عربی به فارسی
مَأمُون
مَأمُون
مُطمَئِن، اَمن، تَامین شُدِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَحمُود
مَحمُود
سِتایِش بَراَنگیز، مَحمود
دیکشنری عربی به فارسی
مَحظُوظ
مَحظُوظ
خُوشبَخت، خُوش شانس
دیکشنری عربی به فارسی
مَحظُور
مَحظُور
مَمنوع
دیکشنری عربی به فارسی
مَحطُوم
مَحطُوم
شِکَستِه
دیکشنری عربی به فارسی