معنی مَحزَن
مَحزَن
قابل تأسف، غمگین
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَحزَن
مَخزَن
مَخزَن
مَخزَن، فُروشگاه
دیکشنری عربی به فارسی
أَحزَنَ
أَحزَنَ
غَمگین کَردَن، اِحساس غَم دارَم
دیکشنری عربی به فارسی
مَكوَن
مَكوَن
مادِّه اَصلی، جُزء
دیکشنری عربی به فارسی
مَغزَى
مَغزَى
مَضمون، اَهَمیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
مُحزِن
مُحزِن
اَفسُردِه کُنَندِه، غَمگین، سوگوار، اَفسوسناک، غَم اَنگیز
دیکشنری عربی به فارسی
مَحزُون
مَحزُون
قابِلِ سَرزَنِش، غَمگین
دیکشنری عربی به فارسی
مَسكَن
مَسكَن
خوٰابگاه، اِقامَتگاه، مَسکَن
دیکشنری عربی به فارسی
محزون
محزون
اندوهگین، اندوهناک
فرهنگ فارسی عمید
متحزن
متحزن
اندوهگین، دلتنگ و غمگین
فرهنگ لغت هوشیار