معنی مَحجُوز
مَحجُوز
محدود، رزرو شده است
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَحجُوز
مَحجُوب
مَحجُوب
مَخفی، مَسدود شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَحجُوزٌ
مَحجُوزٌ
مَحدود، مُوجود اَست
دیکشنری اردو به فارسی
مَهجُور
مَهجُور
تَرک شُدِه، رَها شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَوجُود
مَوجُود
مُوجود
دیکشنری عربی به فارسی
مَفجُوع
مَفجُوع
دِل شِکَستِه، مُضطَرِب
دیکشنری عربی به فارسی
مَفجُوء
مَفجُوء
شُوک زَدِه، تَعَجُّب کَرد، شُوک آوَر
دیکشنری عربی به فارسی
مَحمُود
مَحمُود
سِتایِش بَراَنگیز، مَحمود
دیکشنری عربی به فارسی
مَحظُوظ
مَحظُوظ
خُوشبَخت، خُوش شانس
دیکشنری عربی به فارسی
مَحظُور
مَحظُور
مَمنوع
دیکشنری عربی به فارسی