معنی مَحَبَّة
مَحَبَّة
محبّت، عشق، محبوبیت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَحَبَّة
مَحَطَّة
مَحَطَّة
ایستگاه
دیکشنری عربی به فارسی
مَهَمَّة
مَهَمَّة
مَأموریَت، یِک کار، وَظیفِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَوَدَّة
مَوَدَّة
دوستی، عِشق
دیکشنری عربی به فارسی
مَعَبَّأ
مَعَبَّأ
پُر شده، پُر شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَشَقَّة
مَشَقَّة
مشقت، دَرد و ناراحَتی
دیکشنری عربی به فارسی
أَحَبَّ
أَحَبَّ
مَحبوب کَردَن، دوست دارَم، مَحابا کَردَن، دوست داشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَبَّة
حَبَّة
دانِه داری، دانِه
دیکشنری عربی به فارسی