معنی مَتَاهَة
مَتَاهَة
هزارتو، یک پیچ و خم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَتَاهَة
مَتَانَة
مَتَانَة
اِستِحکام، دَوام
دیکشنری عربی به فارسی
بَدَاهَة
بَدَاهَة
بی اَدَبی، پیشینی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَاهَة
تَفَاهَة
بی اَرزِشی، بی اَهَمیَّت بودَن، اِبتِذال، جُزئی نِگَری
دیکشنری عربی به فارسی
عَمَاهَة
عَمَاهَة
کوری
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَانَة
مُتَانَة
دَوام
دیکشنری عربی به فارسی
مَهَارَة
مَهَارَة
شایِستِگی، مَهارَت، ماهِر
دیکشنری عربی به فارسی
مَنَاعَة
مَنَاعَة
ایمِنی، مَصونیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
مَقَالَة
مَقَالَة
مَقالِه
دیکشنری عربی به فارسی
سَفَاهَة
سَفَاهَة
اَحمَقی، پَرخاشگَری، اِسراف
دیکشنری عربی به فارسی