معنی مَبرُونَس
مَبرُونَس
برنزی شده، کلاهبرداری
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَبرُونَس
مَرُونَة
مَرُونَة
اِرتِجاعی بودَن، اِنعِطاف پَذیری، تاب آوَری
دیکشنری عربی به فارسی