ترجمه مَائلَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَائلَ
مسائله
- مسائله
- مسائلت در فارسی پرسیدن پرس و جو سوال کردن پرسیدن: اما مقام مسائلت و اقامت بینت بر بندگان آنست که رب العالمین
فرهنگ لغت هوشیار
مسائلت
- مسائلت
- سوال کردن پرسیدن: اما مقام مسائلت و اقامت بینت بر بندگان آنست که رب العالمین
فرهنگ لغت هوشیار
مفائله
- مفائله
- بازی فئال باختن. (منتهی الارب). بازی فئال کردن با کسی. (از ناظم الاطباء). و رجوع به مدخل قبل و فئال شود
لغت نامه دهخدا
موائله
- موائله
- پناه گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج). پناه گرفتن بسوی خدا. (ناظم الاطباء) ، شتافتن بسوی جایی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، رهیدن. رهایش جستن. (منتهی الارب) (آنندراج). طلب رهایی و نجات کردن از چیزی و رهایی جستن از آن. (ناظم الاطباء). از کسی رهایی جستن. (المصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا