معنی مَارَسَ
مَارَسَ
مانور دادن، مارس
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَارَسَ
بَارَكَ
بَارَكَ
بَخشیدَن، بَرَکَت داد
دیکشنری عربی به فارسی
بَارَزَ
بَارَزَ
بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، بَرجَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
صَارَعَ
صَارَعَ
تَصَادُم کَردَن، او مُبارِزِه کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
عَارَضَ
عَارَضَ
مُخالِفَت کَردَن، مُناقِصِه گُزار
دیکشنری عربی به فارسی
طَارَدَ
طَارَدَ
تَعقِیب کَردَن، دافِع
دیکشنری عربی به فارسی
سَارَعَ
سَارَعَ
دَویدَن، عَجَلِه کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
شَارَكَ
شَارَكَ
مُشاوِرِه کَردَن، شَریک، شِرکَت کَردَن، هَمکاری کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
قَارَنَ
قَارَنَ
مُقایِسِه کَردَن، مُقایِسِه کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
قَارَعَ
قَارَعَ
با قاشُق خُوردَن، خوٰانَندِه رَپ
دیکشنری عربی به فارسی