معنی مَاتَ
مَاتَ
مردن، او درگذشت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَاتَ
مَالَ
مَالَ
کَج کَردَن، پول
دیکشنری عربی به فارسی
فَاتَ
فَاتَ
اَز دَست دادَن، خِیلی دیر شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی