حَشَرَ حَشَرَ دَستِه بَندی کَردَن، او جَمع شُد، چَپاندَن، گِرِفتار کَردَن، بِه صورَت مُثَلَّثی پُر کَردَن، بَستِه بَندی کَردَن دیکشنری عربی به فارسی