معنی كَسلَان
كَسلَان
تنبل
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با كَسلَان
عَطلَان
عَطلَان
مَعیوب، بیکار
دیکشنری عربی به فارسی
كَلَام
كَلَام
صُحبَت، سُخَنرانی
دیکشنری عربی به فارسی