معنی قَبِيح
قَبِيح
بد، زشت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با قَبِيح
خَبِير
خَبِير
ماهِر، مُتِخَصِّص
دیکشنری عربی به فارسی
خَبِيث
خَبِيث
بَدخوٰاه، بَدخیم، شِیطَنَت آمیز
دیکشنری عربی به فارسی
صَرِيح
صَرِيح
صَریح، صادِقانِه، مُستَقیم، رُک و راست
دیکشنری عربی به فارسی
صَحِيح
صَحِيح
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست، مُعتَبَر
دیکشنری عربی به فارسی
ضَبِيب
ضَبِيب
تاریک، مِه
دیکشنری عربی به فارسی
طَبِيب
طَبِيب
پِزِشک، دُکتُر
دیکشنری عربی به فارسی
سَبِيق
سَبِيق
زودرَس، سابِقِه
دیکشنری عربی به فارسی
قَدِيم
قَدِيم
قَدیمی
دیکشنری عربی به فارسی
كَبِير
كَبِير
مُسِن، بُزُرگ، اَرشَد، اَصلی
دیکشنری عربی به فارسی